دکتر غلامرضا حبیبی مدیرعامل موسسه توسعه دانش، پژوهش و فناوری فرزان، کارآفرین برتر ملی در سال ۱۳۹۰، به دعوت رادیو اقتصاد، با حضور در استودیوی این رسانه اقتصادی کشورمان، به ارائه دیدگاه ها و تجربیات خود در زمینه کارآفرینی دانش بنیان پرداخت.
این مصاحبه در دو بخش و هر بخش در دو نوبت طی روزهای ۱۹ و ۲۶ شهریور ماه از رادیو اقتصاد پخش گردید. بخش نخست این مصاحبه در شماره جاری خبرنامه منتشر می گردد و دومین بخش در شماره آتی به اطلاع خوانندگان ارجمند خواهد رسید.
محتوای بخش نخست مصاحبه رادیو اقتصاد با دکتر غلامرضا حبیبی مدیرعامل موسسه در ادامه خواهد آمد.
• حرکت اولیه در این همه موفقیت از کجا شروع شد؟
بالاخره کارآفرینی نیازمند یک سری علائق و ویژگیها و پشتکار فراوان است. در واقع اصل این حرکت از همان ترمهای اول دانشگاه شروع و ادامه پیدا کرد تا زمانی که مؤسسه کار خود را در سال ۱۳۸۰ رسماً شروع کرد.
• وضعیت کارآفرینی دانش بنیان در کشور ما چگونه است؟
موسسه ما به عنوان یک مؤسسه دانش بنیان نوآوری را در سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است. من می توانم به ایجاد اولین سازمان تحقیقات بالینی ایران – اولین سازمان مدیریت داده – انتشاراولیه خبرنامه الکترونیک پژوهش در سراسر کشور-ایجاد اولین مرکز نگارش علمی و انتشار ۳۰۰ مقاله در مجلات معتبر بینالمللی و طراحی و عرضه ۳ نرمافزار با چند هزار کاربر در حال حاضر در سراسر کشور است.
اساساً موسسات دانش بنیان موسساتی هستند که براساس دانش و فن آوری محصولاتی ارائه می کنند. خدا را شکر که این عبارت در حال حاضر در سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران مورد توجه است. سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران به افق سال ۱۴۰۴ اشاره دارد به ایجاد یک اقتصاد متنوع و دانش بنیان که جایگزین اقتصاد مبتنی بر منابع زیرزمینی وتک محصولی است، اشاره دارد. هم اکنون اقتصاد دانش بنیان در اولویت کشور قرار گرفته و براساس نقشه جامع توسعه علمی کشور، ایجاد ۲۰.۰۰۰ شرکت دانش بنیان در افق کشور در دستور کار است.
دولت هم منابعی را در این مورد در نظر گرفته است مثل بحث لایحه مربوطه به ایجاد شرکتهای دانش بنیان و همچنین ایجاد صندوق نوآوری از حرکتیهای بسیار خوب بوده است که در سراسر کشور انجام شده است. در جلسهای که به عنوان جشنواره کارآفرینان برتر در محل نهاد ریاست جمهوری برگزار شد بنده به نمایندگی از طرف کارآفرینان در حضور آقای رئیس جمهور عرض کردم که بنده منتظر راهاندازی این صندوق نوآوری و شکوفایی هستم که میتواند حمایت بسیاری زیادی را انجام بدهد.
• صندوق نوآوری و شکوفایی چه کاری انجام می دهد؟ آیا به کارآفرینان کمک خواهد کرد؟
قطعاً یکی از چالشهای اصلی کارآفرینان و به ویژه کارآفرینان دانش بنیان بحث منابع مالی است. به همین اعتبار و با توجه به اهمیتی که موضوع شرکتهای دانش بنیان برای کشور دارد و ایجاد این صندوق با سرمایه ۳.۰۰۰ میلیارد تومان میتواند یک پشتوانه بسیار خوبی برای توسعه این شرکتها باشد.
موسسات دانش بنیان شما که از سال ۱۳۸۰ کار خود را آغاز کرده ، چه نقش و تأثیری در ارتباط با کارآفرینی داشته است؟
مؤسسه در ۲ حوزه فعالیت های خود را پیش برده است:
1- محصولات و خدماتی که به صورت گسترده در سراسر کشور ارائه میکند و حتی دامنه آن در سطح بینالمللی توسعه پیدا کرده است.
2- فراهم کردن و ارائه تجربیاتی که در این ۱۰ سال، بدست آوردیم. ما مشاوره کارآفرینی دانش بنیان را راه اندازی کردیم که به نظر میرسد میتواند برای کسانی که در شروع راه هستند، بسیار موثر باشد. همین طور یک سامانه آنلاین مهارتهای کارآفرینی برای دانش آموختگان دانشگاهی و شرکتهای دانش بنیان طراحی شده است.
• افرادی هستند که تحصیلات و یا مهارتهای خاصی ندارند. این افراد آیا میتوانند وارد بازار کار شوند؟ آیا حتماً بایستی تخصص و مهارت داشته باشند و باید برای این کار به واحدهایی مراجعه کنند.
در ارتباط با سازمانهای دانش بنیان مثل مؤسسه مطبوع ما طبعأ بحث مهارت و تحصیلات عالیه نقش اساسی را ایفا میکند. اما چیزی که به صورت عموم مطرح است قطعاً تحصیلات عالیه ضرورتی ندارد. مثالهای زیادی در سطح ایران و در سطح دنیا قابل ذکر است. هر دو مورد، یعنی هم مهارت و هم تحصیلات باید در کنار هم باشند. وقتی هر دو وارد عمل نشوند شاید نتوانند از آن تحصیلات استفاده کنند. فردی مثل بیل گیتس به عنوان فردی که از کارآفرینان برتر در جهان است. در شرکت مایکروسافت مشغول به تحصیلات دانشگاهی بوده است که به دلیل تقارن آن با راه اندازی شرکت ایشان ناچار شدند تحصیلات دانشگاهی را رها کنند و کار شرکت را ادامه میدهند. خوب ماحصل خدماتی که این شرکت ارائه کرده برای همه ما مشخص است. وی اخیراً تحصیلات خود را تکمیل کرده است. تحصیلات عالیه در محصولات دانش بنیان یک الزام نیست. بلکه این امر مهارت کارآفرین است. البته نمی شود منکر این قضیه شد که مهارتهایی مثلICDL و رایانه بسیار حیاتی است و به طوری که شخصی که این مهارت را ندارد در دنیای امروز اساساً بیسواد شمرده میشود.
• موانعی که برای کارآفرینی در کشور ما وجود دارد چیست؟
یکی از چالشهایی که در کشور ما وجود دارد بحث بیکاری است. اگر ما به صورت یک پیش فرض بپذیریم که کارآفرینی یکی از عوامل اشتغالزایی است تبعاً برای حل مشکل بیکاری باید مشکلات و مسائل فرا روی کارآفرینی را از بین ببریم.
1- یکی از مهمترین مشکلات، بحث تأمین و تجهیز منابع مالی برای توسعه کسب و کار کارآفرینان است. در سطح کشور منابع قابل توجهی به این مطلب اختصاص پیدا کرده است. اما در برابر هدف گذاری که برای ایجاد شغل شده و این میزان اندک است و نیاز به افزایش دارد. از طرفی اطلاع رسانی صحیح وجود این منابع هم به صورتی که همه در جریان قرار گیرند نیز میتواند خود از شاخص های ایجاد فرصتهای برابر و عدالت باشد.
2- مسله دیگر عدم شکلگیری ساختارها در کشور ماست. مواردی مثل سازمان کارآفرینی میتواند نقش مهمی را برای حل مشکلات کارآفرینی ایفا کند. که اکنون در حال تشکیل است و به طور کلی یک سازوکار سازمان یافتهای که به بحث کارآفرینی بپردازد هم میتواند مثمر ثمر باشد.
• در کشورهای دیگر سازمانی تحت عنوان وزارت کارآفرینی وجود دارد؟
در اکثر کشورها یک وزارتخانه و نهادی در سطح کشور وجود دارد. ولی وزارتخانهای که به صورت اختصاصی به مسائل کارآفرینی بپردازد وجود ندارد.
از دیگر موانع طول کشیدن مجوزهاست. آقای رئیس جمهور دستوردادند که کارگروهی زیر مجموعه شورای عالی اشتغال تشکیل شود که به این مسئله رسیدگی کند. به طور کلی اگر یک سازمان برای کارآفرینی در کشور وجود داشته باشد می تواند این حرکتها را ساماندهی کند.
• شما چه میزان خود را فردی موفق میدانید؟
بالاخره مؤسسه در حال حاضر عنوان کارآفرین برتر کشوری را کسب کرده است که یک افتخار مهم برای ما محسوب میشود و ماحصل کارگروهی هست که در دوره های مختلف که در مؤسسه اتفاق افتاده است. در عرصههای مختلف از جمله در حوزه کتاب بهترین کارها را سعی کردیم ارائه دهیم و بالاترین رتبه ها را بدست آوردیم. در زمینه مقاله در بهترین مجلات مقالات ما چاپ می شود و در زمینه کار و کارآفرینی هم همین جایی که امروز هستیم نشان دهنده است.
• آیا افراد موفق توانایی ذاتی برای موفقیت دارند؟ آیا هر کسی می تواند موفق باشد؟
کارآفرینی و تمام ویژگیهای انسانی دیگر ترکیبی است از استعدادهای ذاتی و مهارتهای اکتسابی که باید کشف شود است. در کارآفرینی تواناییهای ذاتی هم مطرح است مثل EQ (یا همان هوش هیجانی) و IQ (هوش) جزء ویژگیهای شخصی و توانمندیهای مدیریتی که جزء ویژگیهای شخصیت افراد است که درکارآفرینی موثر است.
به همین خاطر بحث استعدادیابی در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی بسیار موثر است.
• چقدر به بحث استعدادیابی اهمیت داده می شود؟
هم پرورش این استعدادهای کارآفرینانه و هم استعدادیابی باید از سطوح پایه شروع شود و یک عامل دیگر مهارت های اکتسابی است که در آموزشها کسب میشوند خصوصاً در بحث کارآفرینی جایگاه خاصی را پیدا کردهاند.
آموزشهای کارآفرینی در ایران به همت نهادهای دستاندرکار خوب پیش میرود. آموزشهای غیر دانشگاهی که کارآفرینان میتوانند از آن استفاده کنند عمدتاً مبتنی بر مدل سازمان بینالمللی کار ارائه می شود. که در سه سطح پایه – پیشرفته و حرفهای است. آموزش در سطح پایه عمدتاً با هدف فرهنگسازی صورت میگیرد و از آن تاروپودها و لایههایی که در جامعه وجود دارد که بعضاً کارآفرینی را کاری دشوار تلقی میکند خود را جدا می کنند.
آموزش درسطح پیشرفته عمدتآً تکیه بر مهارتهای راهاندازی کسب و کار میشود که بسیار برای کارآفرینان ما مهم است.
آموزش در سطح حرفهای نیز برای افرادی است که کسب و کاری راشروع کرده، مدتی است پیش می برند و حالا در فکر توسعه خود هستند.
(مصاحبه دکتر حبیبی با رادیو اقتصاد)
ابتدا خودتان را برای شنوندگان محترم برنامه بیشتر و بهتر معرفی کنید
-بسم الله الرحمن الرحیم، من دکتر غلامرضا حبیبی هستم که در ششمین جشنواره ملی امتنان از کارآفرینان برتر توفیق کسب کارآفرین برتر ملی را بدست آوردم.
من در مقطع دکتری پزشکی فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم و در مقطع متوسطه فارغ التحصیل سازمان ملی استعدادهای درخشان هستم. مقطع ابتدایی را هم در دبستانی در نزدیکی میدان انقلاب تهران گذراندم. از همان ترم اول دانشگاه به صورت جدی به امور پژوهشی و فوق برنامه اشتغال پیدا کردم. در حال حاضر ۲۰مقاله خارجی، ۲مقاله داخلی، ۱۱عنوان تالیف کتاب، ۱۴گرنت داخلی، ۱گرنت خارجی در ارتباط با تحقیق پیرامون واکسن سرطان دهانه رحم و ۳اختراع در حال ثبت مجموعه ای است تا به حالا کار کرده ام. خوشبختانه تالیفاتی که صورت گرفته که اکثراً به صورت گروهی بوده است و جوایز کشوری زیادی را به خود اختصاص داده است و در زمره بهترین تالیفات کشوری قرار گرفته است و توفیق کسب عناوینی مثل کتاب سال دانشگاهی، کتاب سال دانشجویی و برنده جوایزی از جشنواره هایی مثل ابن سینا و سایر جشنواره ها شده است.
-آقای دکتر حبیبی چند سالتون هست؟
-من ۳۷سال دارم و متولد ۱۳۵۳ هستم.
-متاهل هستید؟
-بله
فرزند هم دارید؟
-خیر
– حرکت اولیه در این همه موفقیت از کجا شروع شد؟
– بالاخره کارآفرینی نیازمند یک سری علائق و ویژگیها و پشتکار خاطی است. در واقع اصل این حرکت از همان ترمهای اول دانشگاه شروع و ادامه پیدا کرد تا زمانی که اولین مؤسسه کار خود را در سال ۱۳۸۰ رسماً شروع کرد.
– وضعیت کارآفرینی اون هم به صورت دانش بنیان در کشور ما چگونه است؟
خط سرما به عنوان یک مؤسسه دانش بنیان نوآوری را در سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است. من می توانم به ایجاد اولین سازمان تحقیقات بالینی ایران – اولین سازمان مدیریت داده – انتشاراولیه خبرنامه الکترونیک پژوهش در سراسر کشور ایجاد اولین مرکز نگارش علمی و انتشار ۳۰۰ مقاله در مجلات معتبر بینالمللی و طراحی و عرضه ۳ نرمافزار که حدود استفاده چند نفر به کار بر در جان حاضر در سراسر کشور است. اساساً موسسات دانش بنیان موسساتی هستند که براساس دانش و فن آوری محصولاتی ارائه می کنند. خدارو شکر که این عبارت در حال حاضر در سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران مورد توجه است. سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق سال ۱۴۰۴ اشاره دارد و به ایجاد یک اقتصاد متنوع و دانش بنیان که جایگزین اقتصاد مبتنی بر منابع زیرزمینی وتک محصولی به همین اعتبار و به حق ایجاد شده. اتکای دانش بنیان در اولویت کشور قرار گرفته و براساس نقشه جامع توسعه علمی کشور ایجاد و ۲۰.۰۰۰ شرکت دانش بنیان در افق کشور در دستور کار است.
دولت جهت هم منابعی رو در این مورد در نظر گرفته مثل بحث لایحه مربوطه به ایجاد شده اتکای دانش بنیان و همچنین ایجاد صندوق نوآوری یکی از حرکتیهای بسیار خوبی بوده است که در سراسر کشور انجام شده. در جلسهای که به دلیل جشنواره کارآفرینان برتر در محل نهاد ریاست جمهوری برگزار شده بنده به نمایندگی ازطرف کارآفرینان به حضور آقای رئیس جمهور عرض کردم که بنده منتظر راهاندازی این صندوق نوآوری و شکوفایی هستم که میتواند حمایت بسیاری زیادی رو انجام بدهد.
– صندوق نوآوری و شکوفایی چه کاری رو انجام می دهد؟ آیا کمک میکند به کارآفرینان؟
– قطعاً یکی از چالشهای اصلی کارآفرینان و به ویژه کارآفرینان دانش بنیان بحث منابع مالی است. به همین اعتبار و با توجه به اهمیت موضوع شرکتهای دانش بنیان برای کشور دارد و ایجاد این صندوق با سرمایه ۳.۰۰۰ میلیارد تومان میتواند یک پشتوانه بسیار خوبی برای توسعه این شرکتها باشد.
– موسسات دانش بنیان از سال ۱۳۸۰ کارخودشان رو آغاز کرده چه نقش و تأثیری در ارتباط با کارآفرینی داشته است؟
– مؤسسه در ۲ حوزه که فعالیت های خود را پیش برده است.
1- محصولات و خدماتی که به صورت گسترده در سراسر کشور ارائه میکند و حتی دامنه آن در سطح بینالمللی توسعه پیدا کرده است.
2- فراهم کردن و ارائه تجربیاتی که در این ۱۰ سال، بدست آوردیم. مشاوره کارآفرینی دانش بنیان را راه اندازی کردیم که به نظر میرسد میتواند خیلی مثمر ثمر باشد برای کسانی که در شروع راه هستند. همین طور یک سامانه آنلاین مهارتهای کارآفرینی برای دانش آموختگان دانشگاهی و شرکتهای دانش بنیان طراحی شده است.
– افرادی هستند که تحصیلات و یا مهارتهای خاصی ندارند. این افراد آیا میتوانند وارد بازار کار شوند؟ یا حتماً بایستی تخصص و مهارت داشته باشند و باید برای این کار به واحدهایی مراجعه کنند.
– در ارتباط با سازمانهای دانش بنیان مثل مؤسسه مطبوع ماتبعأ بحث مهارت و تحصیلات عالیه نقش اساسی رو ایفا میکند. اما چیزی که به صورت عموم مطرح است قطعاً تحصیلات عالیه ضرورتی نرسد. مثلهای زیادی هم در سطح ایران یا در سطح دنیا قابل ذکر است. با هر دوی اینها معین هم مهارت و هم تحصیلات باید در کنار هم باشند. وثتی هر دو وارد عمل نشوند شاید نتوانند ازاون تحصیلات استفاده کنند. فردی مثل بیل گیس به عنوان فردی که از کارآفرینان برتر در جهان است. شرکت مایکروسافت مشغول به تحصیلات دانشگاهی بوده است که به دلیل تقارن اون با راه اندازی شرکت ایشون کم ناچار تحصیلات دانشگاهی رو رها میکند و کار شرکت رو ادامه میدهد. خوب ماحصل خدماتی که این شرکت ارائه کرده برای همه ما مشخص است. ایشون اخیراً تحصیلات خود رو تکمیل کرده است. تحصیلات عالیه درمحصولات دانش بنیان یک الزام نیست. بلکه اون مهارت کارآفرین است. البته نمی شود منکر این قضیه شد که مهارتهایی مثلIcdl یا کامپیوتر و رایانه بسیار حیاتی است و به طوری که شخصی که این مهارت را ندارد و در دنیای امروز اساساً بیسواد شمرده میشود.
– موانعی که برای کارآفرینی در کشور ما وجود دارد چیست؟
یکی از چالشهایی که در کشور ما وجود دارد بحث بیکاری است. اگر ما به صورت یک پیش فرض بپذیریم که کارآفرینی یکی از عوامل اشتغالزایی است تبعاً برای حل مشکل بیکاری باید مشکلات و مسائل فراروی کارآفرینی رو از بین ببریم.
1- یکی از مهمترین مشکلات بحث تأمین و تجهیز منابع مالی است برای کسب و کارآفرینان است. در سطح کشور منابع قابل توجهی به این مطلب اختصاص پیدا کرده. اما برابر اون هدف که زمانی که برای ایجاد شغل شده و این میزان میزان محکمی است و نیاز به افزایش دارد. از طرفی اطلاع رسانی صحیح وجود این منابع هم به صورتی که همه در جریان قرار گیرند هم میتواند خودش یکی از شاخص های ایجاد فرصتهای برابر و عدالت باشد.
2- عدم شکلگیری ساختارها در کشور ماست. مواردی مثل سازمان کارآفرنی میتواند نقش مهمی رو برای حل مشکلات کارآفرینی ایفا کند. که الان در حال تشکیل است و به طور کلی یک سازوکار سازمان یافتهای که به بحث کارآفرینی بپردازد هم میتواند مثمر ثمر باشد.
– در کشورهای دیگر سازمانی تحت عنوان وزارت کارآفرینی وجود دارد؟
– در اکثر کشورها یک وزارتخانه و نهادی در سطح کشور هست. ولی وزارتخانهای که به صورت اختصاصی بخواهد به مسائل کارآفرینی بپردازد وجود ندارد.
– یکی دیگر از موانع طول کشیدن مجوزهاست. آقای رئیس جمهور دستوردادند که یک کار گروهی زیر مجموعه شورای عالی اشتغال کشور شد که به این مسئله رسیدگی کند. به طور کلی اگر یک سازمان برای شکل کارآفرینی در کشور وجود داشته باشد می تواند این حرکتها رو ساماندهی کند.
– شما چه میزان خود را فردی موفق میدانید؟
– بالاخره مؤسسه در حال حاضر به عنوان کارآفرین برتر کشوری رو کسب کرده که یک افتخار مهم برای ما محسوب میشود و ماحصل کارگروهی هست که در مؤسسه اتفاق افتاده است در دورههای مختلف. در عرصههای مختلف در حوزه کتاب بهترین کارها رو سعی کردیم ارائه بدهیم و بالاترین رتبه ها رو بردیم. در زمینه مقاله در بهترین مجلات و در زمینه کار و کارآفرینی هم توانیم به اینجا برسیم.
– افراد موفق آیا توانایی ذاتی برای موفقیت دارند؟ یا هر کی میتواند موفق باشد؟
– کارآفرینی و تمام ویژگیهای انسانی دیگر ترکیبی است از استعدادهای ذاتی و مهارتهای اکتسابی که باید کشف شود است. در کارآفرینی هم تواناییهای ذاتی مطرح است مثل EQ (یا همان هوش هیجانی) و IQ (هوش) ویژگیهای شخصی و توانمندیهای مدیریتی که جزء ویژگیهای شخصیت افراد است که درکارآفرینی موثر است.
به همین خاطر هم بحث استعدادیابی در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی بسیار موثر است.
– چقدر به بحث استعدادیابی اهمیت داده می شود.
– هم پرورش این استعدادهای کارآفرینانه و هم استعدادیابی باید از سطوح پایه شروع شود و یک عامل دیگر مهارت های اکتسابی که در آموزشها کسب میشود خصوصاً در بحث کارآفرینی جایگاه خاصی رو پیدا کردهاند.
آموزشهای کارآفرینی در ایران به جهت نهادهای دستاندرکار هم خوب پیش میرود. آموزشهای غیر دانشگاهی که کارآفرینان میتوانند از اون استفاده کنند عمدتاً مبتنی بر متون سازمان بینالمللی کار ارائه می شود. که در سه سطح پایه – پیشرفته و حرفهای است. پایه: عمدتاً با هدف فرهنگسازی صورت میگیرد و از آن تاروپودهای لایههایی که در جامعه وجود دارد که بعضاً کارآفرینی رو کاری دشوار تلقی میکند خودشان را جدا کنند.
سطح پیشرفته
که عمدتآً تکیه بر مهارتهای راهاندازی کسب و کارها میشود که بسیار برای کارآفرینان ما مهم است.
حرفهای: برای کسب و کارهایی است که شروع کردهاند و مدتهاست پیش میروند و حالا میخواهد که خود را توسعه دهند.
(مصاحبه آقای دکتر حبیبی با رادیو اقتصاد)
– تأثیرات کارآفرینی بر صادرات غیر نفتی کشور چیست؟ آیا میتواند نقشی را ایفا کند؟
– شما اطلاع دارید که کشور ما از گذشته درگیر مدل اقتصادی منابع زیر زمینی و اصطلاحاً تک محصولی بوده است که عمدتاً این تک محصول مبتنی بر منابع نفتی بوده است.
همینطور که می دانید سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور در افق سال ۱۴۰۴ هوش به حق ایجاد اقتصاد متنوع و دانش بنیان رو به عنوان جایگزین اقتصاد مبتنی بر منابع انسانی هدف قرار داده است. در همین ارتباط برماست شرکتهای دانش بنیان یک رسالت مهم و تاریخی در مقطع کنونی درکشور ما محسوب میشود. بویژه که این شرکتها میتوانند از طریق طراحی و عرضه تولیدات و خدمات دانش بنیان نقش محوری و تعیینکننده در شکلگیری این اقتصاد مبتنی بر دانش بنیان و اقتصاد متنوع در کشور بازی کنند. بالاخره اگر بخواهیم به هست این اقتصاد برویم باید سازوکارهای اون رو هم بشناسیم. اگر ما میخواهیم محصولات دانش بنیان خود را در سطح جهانی عرضه کنیم اولاً باید از کیفیت اونها خیلی مراقبت کنیم در دراز مدت به ویژه مسئولین امر در دستگاه سیاست خارجی در وزارت امور اقتصادی و دارایی در اتاق های بازرگانی این است که ایجاد بهتر مناسب برای تبادلان بازرگانی و خالی با خارج ازکشوهار این امکان رو فراهم کنند که کارآفرینان و کشورهای مختلف در کشور که میخواهند در عرصه بینالمللی حضور داشته باشند بتوانند با سهولت بیشتری این امکان رو داشته باشند.
– نگاه افراد – جوامع مختلف در کشورهای دیگر به تفسیر کارآفرینی چگونه است؟ ما چگونه نگاه میکنیم، یک جوان ایرانی آیا تمایل دارد به کارآفرینی و مثلاً یک فرد اروپایی چگونه نگاه میکند؟ ما چه کنیم که تفکر کارآفرینی رو در کشور رواج دهیم؟ آیا آنها بهتری رو هموراه مهیا میکنند و در کشور ما چگونه است؟
– درکشورهای توسعه یافته چون نمونههای موفق درمعرض دید همگان وجود دارد طبیعتاً اراده و انگیزه بیشتری رو در جوانان و آحاد مختلف چامعه فراهم میکند که وارد عرصه کار و کارآفرینی به صورت جدی شوند. در کشور ما هم باپرداختن به فرهنگ سازی و بستر سازی در عرصه کارآفرینی میتوانیم شرایط بهتری رو فراهم کنیم. در این بستر سازی نقش آموزش و مشاوره رو باید جدی گرفت.
– این آموزش و مشاوره در کجا به من جوان که نمیتوانم مثلاً بگم الان میخواهم این کار را انجام دهم. این تفکر باید از ابتدا در من وجود داشته باشد و یا به وجود بیاورد. که من بخواهم مراجعه کنم که کسی با من مشاوره کند. اما آیا میتوانم در مراکزی که من جوان معمولاً با آنها در ارتباط هستم این مشاورهها صورت بگیرد. تا من جوان آگاه بشم که میتوانم بروم در این حیطهها فعالیت کنم تا این تفکر در من بهتر شکل بگیرد.
– همینطور که حضرتعالی فرمودید آموزش ها الان در سطوح مختلف طراحی شده که در سطوح مختلف و در استان های مختلف کشور اون آموزشهای غیرآگاه مسکی که من عرض کردم دارد ارائه میشود. خوب بخشی از این آموزشها برای همین بحث فرهنگسازی و عموم مردم طراحی شده است . اون مفاهیم و مضامین عمومی فرهنگسازی و کارآفرینی رو مطرح می کنند. اینجا برای عموم مردم موثر هستند. ما نباید نقش رسانهها رو در این زمینه کمرنگ ببینیم. رسانهای مثل صدا و سیما می تواند نقش اساسی رو ایفا کند.
– خانوادهها اطلاعاتی به بچه ها میدهند. من میخواهم ببینم یک جوان ایرانی باید تحت چه تعالیمی از ابتدا قرار بگیرد تا اون فرد بتواند از ابتدا خود را بشناسد و بتواند خود را شکوفا کند و چه کسانی میتوانند نقش داشته باشند. در راهاندازی کسب و کارند با کارآفرینی میتواند متفاوت باشد دو نکته وجود دارد.
1- ما کسب و کاری رو برای اولین بار در دنیا داریم معرفی میکنیم . عمدتاً در این محور یک ایده بدیع و نوآور دارند و یک اختراع وجود دارد.
2- کسب وکارهایی راهاندازی شوند که برای اولین بار در جامعه ما معرفی شوند. (ما میتوانیم با انتقال فنآوری و گرفتن الگو از کشورهای دیگر خدمتی را در جامعه خود ارائه کنیم).
هر دوی این مطالب نیازمند این است که فرصتها را که درجامعه وجود دارد و با بهتر بینی تیزهوشی ببینیم و تحلیل کنیم و براساس آن وارد عرصه کار و کارآفرینی شویم.
– ما میتوانیم تفاوت قائل شویم بین یک کارآفرین و یک بازرگان؟
– محور اصلی کارآفرینی نوآوری است. همین امر است که کارآفرینی رو با اکثر مشاغل دیگر متفاوت میکند. همین مسئلهی نوآوری است. کارآفرینی حلقهای از زنجیرهی نوآوری است. یک بازرگان میتواند یک حلقه واسطه باشد. اما کارآفرین یک ایدهای رو پرورش میدهد و با تجاری سازی اون یک خدمت و محصول جدید رو به جامعه خود معرفی میکند.
– همین بحثهایی که اشاره کردیم. بحث قوانین و مقررات، منابع مالی ، مجوزها، بستههای فرهنگی که وجود دارد. من امیدوارم با تدابیری که مسئولین امرخود کارآفرینان – جامعه کار اتخاذ میکند ما همگی همت کنیم که اون فضای کسب و کار و امنیت در این فضا رو به حد معقولی برسانیم.
– متناسب بین مشاغل و توانمندی جوانان کشور وجود دارد؟
– بعضاً رشتههایی وجود دارد که به ازای آنها کاربردهای مشخصی حداقل در کشور ما وجود ندارد یا محدود است و باید در برنامهریزی آموزش عالی به آنها توجه شود. رشتههای کاربردی که نقش عمدهای رو در سازمانها ایفا میکند مورد تمرکز واقع شوند که میتوانند کمک زیادی به معقوله کار و کارآفرینی کند.
– شما در طول مدتی که مشغول کارآفرینی بودید مهمترین درسی که از زندگی کارآفرینانه خود گرفت چه درسی بوده است؟
– زندگی کارآفرینانه نیازمند صبر و حوصله زیادی است. از ویژگیهایی است که یک کارآفرین باید داشته باشد تا به آن موفقیت نزدیک شود. همین حوصله و صبر زیاد و در عین حال تلاش و پشتکار است. اینکه ما باید اینرو به این که اون کارآفرنان که به هر دلیلی کارش منجر به موفقیت نمیشود هم کار اون هم ارزشمند است. چرا که اون حرکتی رو شروع کرده که نشاندهنده جرأت و همیت اون شخص است.
و کارآفرینان موفق هم از بستر مجموع کارآفرینان است که بیرون میآیند و منشأ اثرگذاری میشوند.
– اساساً کارآفرینان مشاغل جدید رو ارائه میدهند. چگونه این کار ممکن است؟ چگونه میشود مشاغل جدید رو ایجاد و تعریف کرد؟
– محور اصلی کارآفرینی نوآوری است. در بحث راهاندازی کسب و کار هم همینطور است. البته باید این نکته رو دونست که هر کسب و کاری هم کارآفرینی محسوب نمیشود. کسب و کاری رو ما کارآفرینین میدونیم که اون محتوای نوآوری را داشته باشد.
– آقای دکتر چقدر خوب است که یک نوجوان یا جوان ایرانی تفکری مثبت داشته باشد و هیچگاه به این سمت و سو نمیرود که متأسفانه ما امروز درجامعه خودمان شاهد یکسری نابه هنجاریها باشیم. حداقل فکرکارآفرینی این است که فرد میتواند با الگوهای سازنده و خوب خود را به سمت جلویش ببرد.
– واقعاً الگوهای خوبی در این جامعه وجود داشته باشد. کارآفرینان موفقی که امروز موفقیتهای بزرگی را کسب کردند. ولی دیروز شکستهای بزرگی رو در کارنامه خود داشتهاند و بعد از اون دوباره سرپا ایستادهاند و ادامه دادهاند. من یک نمونه خارجی رو عرض میکنم.
استیپ جاپس پایهگذاری شرکت اپل است. ایشون این طور عبارت میکند. از گوشه یک کار اثر ایشون شرکت اپل رو راهانداز کرده است. به خاطر اختلافی که با هیئت مدیره پیدا میکند مجبور به ترک شرکت میشود بعد از آن شکست بزرگ ایشون اشاره میکند
که این نتوانست یک قابلیت رو از من بگیرد و اون هم قابلیت روی پا ایستادن بعد از شکست است.
یک شرکت دیگری رو راهاندازی میکند اون شرکت هم به اوج موفقیت خود میرسد. شکرت اپل اون شرکت رو خریداری میکند و ایشون مجدداً وارد شرکت اپل میشود و رأس شرکت اپل قرار میگیرد.
– چرا جوانان کشور از ورود به حیطه کارآفرینی هراس دارند؟
– یکی از بحثهای جدی در فضای جامعه بحث فضای کسب و کار است. اون فضایی که باید برای کسب و کار فراهم شود. براساس رتبهبندیهایی که در سطح بینالمللی وجود دارد کشور ما الان علیرغم پیشرفتهای زیاد هنوز درون جایگاه لازم روند برد.
– از چه لحاظ؟
– واقعاً ما باید در لایههای مختلف اجتماع باید بحث کارآفرینی رو ببینیم. یکی از لایههای مهم اجتماع همان طور که عرض کردید خانواده است. آموزشها و فضایی که در خانواده فراهم میشود برای کودک برای اینکه شخصیت اون شکل بگیرد این نقش مهمی رو در آینده اون فرد ایفا میکند. من باز هم میخواهم تأکید کنم به نقد در ایجاد این فرهنگ درسطح جامعه داشته باشد از طریق فیلمها – سریالها – برنامههای گفتو و و اینه میتواند نقش مهم و حیاتی رو در شکلگیری این بستر فراهم کند – و زبان قابل فهم برای کودکان ما مثلاًٌ در قالب یک طنز و فیلم خواب برای کودکان و نوجوانان ما یک مطلبی رو برای آنها جا بیاندازد کا ما نتوانیم از طریق درسهای متفاوت نتوانیم آن را تعلیم دهیم.
– در قدم بعدی در آموزش و پرورش به جای اینکه به محفوظات و دروسی که ممکن است به سادگی فراموش شود اختصاص دهیم چقدر خوب است که بخشی از دروس رو به همین فیلمها اختصاص بدهیم با کمک صداوسیما جلسات بحث و گفتوگو برگزار شود. خودما کدوم قسمت ازتحصیلات رو یادمون مونده؟ ولی همه جا اون فیلم هایی رو که رفتیم دیدیم و کارگاههایی که رفتیم کاملاً یادمان مانده است. یعنی بخشهای عملی کار ماندگارتر و تأثیرگذارتر است. تبعاً بحث آموزش عالی نقش مهمی رو داره . اگر اجازه بدید تهدیدهایی که دراین زمینه برای جوانان ما وجود دارد رو دربارش صحبت کنیم.
1- یکی از تهدیدها این است که در فرهنگ عمومی الان کارآفرینی به صورت یک دردسر تعلق میشود. گفته میشود که چرا ما خودمان راتا این حد درگیر کنیم. ما باید به چالش بکشیم این فرهنگ رو.
2- مبحث دیگر بحث شکست است. اساساً کارآفرینی با شکست اجین شده. کسی که شکست رو بپذیرد، اون وقت باید در قدم بعدی فرهنگ ایستادن و ادامه راه بعد از شکست رو در سطح جامعه به صورت یک فرهنگ ترویج داد.