دکتر محمدرضا گنجعلی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ،در دانشکده شیمی پردیس علوم این دانشگاه فعالیتهای پژوهشی خود را در حوزه الکتروشیمی انجام می دهد. ایشان در رتبه بندی اخیر ISI ، به لحاظ رتبه جهانی میان دانشمندان ایرانی رتبه نخست و جزو ۱% اول دانشمندان جهان قرار گرفت. دکتر گنجعلی با H-index ۳۵ دارای رتبه ۴۸ در بین دانشمندان بین المللی هستند و در حوزه الکتروشیمی و سنسورها پیشرو می باشند. وی احترام به پدر و مادر و اساتید را از عوامل پیشرفت خود و موفقیت در امورعلمی می داند . تواضع ، فروتنی و محبت کلام ایشان سبب جلب دوستی و ایجاد رابطه صمیمی همکاران و دانشجویان با او می شود، بگونه ای که محیط آزمایشگاه ایشان بسیار پویا و البته صمیمی است و جو علمی قابل قبولی حکم فرماست.
اکنون نظر شما را به گفتگوی موسسه فرزان با دکتر محمدرضا گنجعلی جلب می نماییم.
لطفا مختصری در مورد بیوگرافی و سوابق علمی و پژوهشی خودتان بفرمایید؟
محمدرضا گنجعلی هستم. متولد سال ۱۳۳۷ شهر تهران. دوره لیسانس و فوق لیسانس را در دانشگاه تهران بودم. سپس دوره تکنولوژی خالصسازی را در ژاپن گذراندم. در دوره دکترا نیز در دانشگاه تهران تحصیل کردم. ابتدا قرار بود برای دوره دکترا به صورت بورس عازم لیون فرانسه شوم، اما عملاً نرفتم و این باعث شد با پروفسور شمسیپور آشنا شوم که نفر اول جهان اسلام بودند. به واسطه آشنایی با ایشان مسیر عملکردم تغییر کرد و از صنعت وارد دانشگاه شدم و به دلیل جذابیت بالای پژوهش و تحقیقات ماندگار شدم.
در سال ۱۳۶۸ هیئت علمی دانشگاه تهران شدم و در سال ۱۳۷۹ بنا به اجبار دانشگاه برای دانشیار شدن، استخدام رسمی شدم. در سال ۱۹۹۷ بعد از گرفتن دکترای خود، ۴ سال طول کشید تا به مرحله دانشیاری برسم و سپس در عرض کمتر از ۳ سال درجه استادی را کسب کردم.
در ارتباط با حوزه مطالعات و تحقیقاتی خود برای خوانندگان ما توضیح دهید.
کار تحقیقاتی خود را با مطالعه ترمودینامیکی در محلولهای غیر مایع شروع کردم. بخشی از تخصصم در شیمی تجزیه در محیطهای غیر مایع است. سپس وارد سنسورها شدم که جایگاهش در کشور واقعاً خالی بود.
اولین مقالهام در سال ۱۹۹۷ در ژورنال Annals of chemistry بود که مهمترین مجله شیمی تجزیه جهان است. حوزه سنسورها را ادامه دادیم و اکنون ۶۰% از کارمان را تشکیل میدهد. بخش دیگر کارهای تحقیقاتی من را الکتروشیمی تشکیل میدهد که در زمینههای متفاوت الکتروشیمی بیوشیمی، الکتروشیمی بیوفیزیک، الکتروشیمی داروسازی، الکتروشیمی پزشکی فعالیت دارم. در شاخههای دیگری که علاقه خاص دانشجویان بود نیز وارد شدیم. مثل جداسازی، کمومتری، اسپکتروسکوپی و به نظر میرسد با خواست خداوند در حال رشد خوبی هستیم.
در رتبه بندی که اخیرا توسط ISI اعلام شد، جنابعالی به لحاظ رتبه جهانی میان دانشمندان ایرانی رتبه نخست و جزو ۱% اول دانشمندان جهان شناخته شده اید. مهمترین عامل موفقیت خود را درچه می دانید.
اگر قلبی بخواهید بگویم، در مصاحبههای قبلی با ایران تایمز و ایران نیوز گفتهام. یک حدیث از امام محمد باقر(ع) دیدهام که خیلی برایم جالب بود. ممکن است عمل نکنم ولی بینهایت اینها را دوست دارم و محال است که روزی این بزرگواران را زیارت نکنم، امام فرمودند: اگر میخواهید علمتان زیاد شود به استاد احترام بگذارید. گاهی جملههایی میشنوید که روی شما اثر خاصی میگذارد. من هر چه دارم بخشی از آن به خاطر اساتیدم بوده، بخشی نیز به خاطر دعای پدر و مادر. من محال بود پایم را جلوی مادرم دراز بکنم و یا جلوتر از پدرم راه بروم. شما واقعا احساس میکنید که دست دیگری هست که شما را به جاهایی می برد که حتی به آن فکر هم نمیکردید. در صحبتی که با دکتر شمسی پور داشتم و ایشان دلیل این پیشرفت ما را می پرسید، گفتم ما کار خاصی نکرده ایم و هنوز شروع به کار هم نکرده ایم. ما در حال حاضر فقط با ۵% توانایی خودمان کار میکنیم. ان شاءالله، با تاسیس انستیتو عالی الکتروشیمی در آینده نزدیک، این دیدگاه های علمی و پژوهشی محقق خواهد شد و شما شاهد آنها خواهید بود. امید داریم که با تولید ۳۰۰ مقاله برای شروع در سال اول و رساندن آن به ۱۰۰۰ مقاله در سالهای آتی، بتوانیم یک رقیب خوب برای دانشگاه ها و یک مکان آبرومند برای کشور باشیم. در برنامه هایمان هم در نظر داریم حتما بخشی از دانشجویانمان از دانشجویان غربی باشند. در حال حاضر هم تعداد زیادی درخواست برای دادن پذیرش به دانشجوهای غربی داریم. این چیزی است که طراحی شده و در حال حاضر در حال کامل شدن است.
دلیل دیگر این توفیق [۱% اول دانشمندان جهان] به خاطر شخصیت اینجانب است که ممکن است عیب باشد و یا حسن؛ و آن حس رقابت بینهایت شدید است. اگر در چیزی وارد نباشم وارد آن حیطه نمیشوم اما اگر فکر کنم توانایی آن را دارم وارد میشوم و باید حتماً اول شوم. دوم شدن و آخر شدن هیچ فرقی برایم ندارد. رتبه من ۳ سال پیش یازده بود و شخصیتهایی جلوی من بودند که رسیدن به آنها بسیار سخت بود، افرادی که واقعاً توانمند بودند. تحمل این موضوع برای من دشوار بود. در آن زمان من بسیار فعالیت داشتم و محال بود زودتراز ساعت ۳ شب بخوابم. ولی اکنون حدود ۵/۱ سال است که هرم علمی که طراحی کرده بودم کامل شده است و دیگر زیاد کار نمیکنم.
اخیراً در آگوست ۲۰۰۹ نشریه Science Watch وابسته بهISI مصاحبه ای را با شما در مورد یکی از مقالاتتان انجام داد. لطفاً در ارتباط با مقاله توضیح دهید.
اگر اشتباه نکنم یک مقاله درباره میکروسنسور اربیوم بود که کار سرکار خانم دکتر فریدبد بود. در سال ۱۹۹۹ در یک Review article خواندم که داشتن سنسور برای لانتانیدها آرزوست و به دلایل علمی این کار عملی نمیشود. ما هم از خدا خواسته که آنها بگویند نمیشود، بر روی این موضوع متمرکز شدیم. در حال حاضر چیزی حدود ۷۵% از سنسورهای دنیا در این زمینه متعلق به ماست.
این مقاله در مدت کوتاهی citation قابل توجهی کسب کرد و به عنوان برترین مقاله ماه آگوست سال ۲۰۰۹ جهان در رشته مهندسی انتتخاب شد.
نظر خود را راجع به بودجه و تجهیزات مورد نیاز مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی توضیح دهید؟
آماری وجود داشت که چندین سال تکرار میشد. گفته می شد حدود ۸۰% از بودجههای پژوهشی در مکانهای غیر از دانشگاه هزینه میشود که کمتر از ۲۰% تولید علمی کشور را دارند و ۲۰% بودجه پژوهشی به دانشگاه تعلق پیدا کرده که ۸۰% تولید علم را دارند.
بودجه پژوهشی دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه کشور به لحاظ علمی حدود ۱۲ میلیارد تومان است. یعنی ۱۲ میلیون دلار. در کشورهای پیشرفته گرنت محققین ورزیده در سال ۵ الی ۶ میلیون دلار است، یعنی گرنت ۲ نفرشان میشود بودجه کل دانشگاه تهران.
مبلغی که دانشگاه به عنوان گرنت در چند سال اخیر به ما دادهاند حدود ۳۳۰ – ۳۲۰ میلیون تومان است. هزینه آزمایشگاهها در ماه ۵۰۰ میلیون تومان است که این گرنت کمتر از ۲۰% آن را تأمین میکند و ما مجبوریم فعالیت بیرون از دانشگاه داشته باشیم تا باقی آن را تأمین کنیم. در واقع گرنت ما صرف دستمزد و حقوق دانشجویانمان میشود. سهم پژوهش از GDP نیز که تا آخر برنامه قرار بود به ۳% برسد، حدود ۱% آن پرداخت شده که خود این مبلغ قابل توجهی است اما مشکل کجاست؟ مشکل در توزیع این مبالغ است. اگر فقط دانشگاه ها متولی پژوهش باشند همین مبلغ کافی است. البته نباید فراموش کرد که بودجه پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه تهران جمعا ۲۰ میلیون دلار است که در مقایسه با دانشگاهی مثل هاروارد یا MIT که بودجه پژوهشی سالانه ۳۰ یا ۴۰ میلیارد دلار است واقعا ناچیز است.
خوانندگان ما عمدتا از گروه پزشکی هستند، نظر شما در مورد تحقیقات بین رشته ای چیست؟
یک سمینار در اسفند ۱۳۸۶ در کتابخانه مرکزی برای علوم پزشکی و دانشگاه تهران داشتیم. بحث در رابطه با این موضوع بود که اگر این دو دانشگاه با هم ارتباط پیدا کنند، چه میشود و آمارهایی در این رابطه ارائه دادیم. در آنجا تعدادی مقاله مشترک به حضار ارائه کردم که مطمئنا خیلیها بسیار تعجب کردند. توزیع مقالات ما معمولاً بین ۱ تا ۸ نفر است که نشان دهنده تعامل ما با هم است. در ISI شما میتوانید به راحتی مقالاتی پیدا کنید که کار گروهی ۹۰۰ نفری یا ۷۰۰ نفری است و این نشانه هوش آنهاست. آدمهای باهوش با هم کار میکنند. در دین ما هم به شدت به کار دسته جمعی توصیه شده است و اینکه به کار ما برکت میدهد. بحث بین رشتهای کار بسیار بزرگتر و زیباتری است و باعث می شود کارهای بزرگ و ماندنی انجام شود. در مورد دکتر لاریجانی باید عرض کنم که ایشان را از نزدیک می شناسم و می دانم که به شدت به این کار اعتقاد دارند و در این مسیر حرکت میکنند. در خود دانشگاه تهران نیز کم و بیش جرقههایی زده شده است. نظر بنده در این مورد بسیار مثبت است و ۱۰۰% به آن ایمان و اعتقاد دارم و یکی از مهمترین راه هایی است که باعث ترقی کشور خواهد شد.
شما را به عنوان دانشمندی که در زمینه علم سنجی نیز صاحب نظرید می شناسیم. لطفا در باره این حوزه توضیح دهید.
یکی از ابزارهایی که ما از استفاده میکنیم ISI است و ممکن است افراد زیادی از آن استفاده کنند. اما به لحاظ بحث رقابت، ما زیاد با آن سر و کار داریم و از آن استفاده میکنیم. من خود را در این زمینه متخصص نمیدانم چون به هر حال این بحث یک رشته آکادمیک و قابل تحصیل در دنیاست.
به نظر شما بزرگترین نقطه قوت و نقطه ضعف نظام پژوهشی کشور چیست؟
ما کشوری هستیم با جمعیت حدود ۱% دنیا، از نظر ضریب هوشی تقریباً در دنیا اولیم و خود کشورهای پیشرفته هم به این قضیه اعتراف میکنند. ایرانیها هر جا رفتند در هر دانشگاه جزو شاخصها بودند. از نظر منابع طبیعی نیز وضع کشور خوب است. کشور، کشور نفت است و خداوند به بهترین وجه این منابع را ما داده. نیروی کار هم که هست. اینها نقاط قوت ماست.
ما اگر بخواهیم در جهان با سایر کشورها رقابت کنیم نیاز به مدیریتی بسیار قوی و متخصص داریم. اکنون در دورهای هستیم که به قدر کفایت نیروی متخصص و با تجربه در کشور داریم اما به دلایلی مدیران ما با افراد متخصص تعامل ندارند و افراد متخصص ما در نظام مدیریتی کشور جایگاهی ندارند. به عنوان مثال وزرای علوم ما همیشه آدمهایی با شخصیت و توانمند و دارای سوابق مدیریتیاند ولی هیچکدام حتی در رشته خود شاخص علمی نبودهاند، حتی جزو ۵۰ یا ۶۰ نفر اول هم نبودهاند. خوب چطور ممکن است کسی که راهی را نرفته نقشه راه برای دیگران بریزد.
در مصاحبه رادیویی که به صورت مشترک با بنده و یکی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی در رابطه با نقشه راه کشور تا سال ۱۴۰۴ انجام شد، در جواب سؤال گفتم، اینکه برنامهای وجود دارد بسیار خوب است. اما چطور ممکن است شما برنامه دراز مدت علمی بریزید اما هیچکدام از صاحبنظران علمی در آن نباشند؟
در برنامه آمده است که ما در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه باشیم، در همه رشتههای علمی از ترکیه جلوتر باشیم در صورتی که در زمان انجام مصاحبه، مدتی بود که در رشته شیمی از ترکیه پیشی گرفته بودیم. این یعنی اینکه ما از افرادی استفاده میکنیم که راه را بلدند و ترکیه را با آن همه پشتوانه مالی و ارتباط با دانشگاههای بزرگ آمریکا و اروپا پشت سر گذاشتیم. این نشانه تفاوت استفاده از متخصصین در برنامه ریزی است. حدوداً در سال ۱۹۹۰ دانشگاه علوم پزشکی تهران تنها ۴ مقاله داشت. اما در زمان مدیریت آقای دکتر لاریجانی ناگهان تعداد زیادی مقاله از این دانشگاه منتشر شد. این نشان میدهد که آقای دکتر انسانیست که راه را بلد است و منافع آن را در آینده ای نه چندان دور خواهید دید.
در حال حاضر وضعیت علمی ایران چگونه است؟ به نظر شما برای ارتقای جایگاه علمی ایران در دنیا چه باید کرد؟
در حال حاضر ایران ۴۱ ام جهان است. همانطور که گفتم منابع زیرزمینی ما قابل توجه است و متخصص هم زیاد داریم. نیاز ما یک مدریت واحد و تواناست. در درجه دوم افزایش بودجه پژوهشی و توزیع مناسب آن در دانشگاه است که با اجرای دقیق این کارها حتما چایگاه ایران بهتر از قبل خواهد شد.
دغدغهی شخصی شما در زمینهی پژوهش چیست؟
دغدغه اصلی در زمینه پژوهش از نظر من، بحث مالی است. اگر از این نظر حمایت واقعی شود سرعت رشد ما بسیار چشمگیر خواهد بود. در این زمان که ما در شیمی به این جایگاه رسیده ایم تنها با ۵% توانایی کار میکنیم و با حمایتهای مالی به موقع، بهره وری ما بسیار چشمگیر خواهد بود.
در مورد فعالیتهای فوق برنامه خود نیز قدری برای ما توضیح دهید.
من ورزشم را به موقع انجام می دهم و تقریبا بطور حرفه ای به والیبال می پردازم و بسیار به آن علاقه دارم. در صورت داشتن زمان فوتبال هم بازی می کنم و از تماشای فوتبال بسیار لذت می برم. مطالعات غیر درسی و مسافرت هم که دارم. در رابطه با مطالعات غیر درسی، به کتاب مثنوی معنوی و تذکره الاولیا علاقه خاصی دارم و هفته ای ۲-۳ بار مطالعه میکنم. مثنوی معنوی کتابی است که حقیقتا روح آدم را سیراب می کند.
در پایان از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، کمال تشکر را داریم.