نخبگان علمی به عنوان سرمایه های ارزشمند هر جامعه ای برای رسیدن به توسعه به ویژه توسعه انسانی و پایدار به شمار می روند.
به گزارش ایرنا، «مهاجرت نخبگان» یا «فرار مغزها» پدیده ای است بین المللی که در قالب سرمایه انسانی و مهاجرت افراد متخصص در سده اخیر به صورت یک جریان یک سویه از کشورهای در حال توسعه به جهان توسعه یافته وجود داشته و همچنان ادامه دارد. فرار مغزها مفهومی است که برای مهاجرت گسترده تحصیل کردگان، دانشگاهیان و دانشمندان یک کشور یا جامعه به کشورهای دیگر، به کار می رود .
آمارها نشان می دهد که مهاجرت نخبگان روز به روز در حال افزایش است. از یک سو تقاضا بین متخصصان برای مهاجرت به جهان توسعه یافته در کشورهای مبدا بالا بوده و از سوی دیگر کشورهای مقصد با توجه به تقاضای بالای متخصصان برای ورود به کشورهای مقصد، سیاست های گزینشی بر مبنای کیفیت را در پیش گرفته اند.
تربیت و پرورش نخبگان به عنوان سرمایه های انسانی یک کشور هزینه های بالایی را از نظر اقتصادی برای یک کشور در برداشته و زمانی که این سرمایه ها به دلایل مختلف دست به مهاجرت های بین المللی می زنند نه فقط فشارهای اقتصادی بلکه فشارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زیادی را بر یک جامعه وارد می کنند.
* فرار مغزها؛ چرا؟
«لول و گرایزارد» در مقاله ای با عنوان «فرار مغزها و رشد اقتصادی» آورده اند که دیدگاه رایج درباره «فرار مغزها»، این بوده که این پدیده نشانه های منفی بر اقتصاد کشورهای مبدا دارد. بر پایه این دیدگاه اطمینان در مورد احتمال مهاجرت وجود ندارد و از این رو مهاجرت سرمایه انسانی، به طور مستقیم انباشت سرمایه انسانی را زیر تاثیر قرار می دهد و کاهش در انباشت سرمایه انسانی نیروی کار در اقتصاد کشور مبدا، به بهره وری افراد باقیمانده منجر شده و در نهایت موجب کاهش رفاه می شود. کاهش در رفاه از راه های دیگری نیز ممکن است ایجاد شود. برای مثال اگر هزینه های آموزش از دولت تامین شود، حفظ سطح انباشت سرمایه انسانی نیازمند هزینه عمومی و دریافت مالیات های بیشتر از افراد باقیمانده در کشور است که باعث کاهش رفاه خواهد شد.
فرار مغزها بر رشد اقتصادی اثر منفی دارد. زیرا فرار مغزها با کاهش سرمایه انسانی از اثر مثبت این سرمایه بر رشد اقتصادی می کاهد. امروزه سرمایه انسانی، یکی از پیش زمینه های توسعه همه جانبه بوده و کاهش آن در کوتاه مدت بر تولید سرانه اثر منفی مستقیم داشته و در میان مدت و بلند مدت به طور جدی توانایی کشور مبدا را در دستیابی به فناوری های نوین و نوآوری ها متاثر می سازد.
در این پیوند دکتر سیف الله سیف اللهی استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، به ایرنا گفت: فرار مغزها زیر عنوان کلی مهاجرت، همیشه به صورت فرار و انتقال از مکانی به مکانی دیگر همیشه در طول تاریخ وجود داشته و به ۲صورت مهاجرت درون جامعه ای و برون جامعه ای صورت گرفته است.
زمانی که فرد احساس می کند از نظر اقتصادی، اجتماعی، علمی و سیاسی در تنگناهای محیط قرار دارد برای بهبود زندگی خود و خروج از شرایط موجود برای جابجایی و تغییر مکان زندگی خود تصمیم گرفته که این تغییر مکان، یا درون جامعه ای و به صورت مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به پایتخت بوده؛ یا به صورت برون مرزی و بین المللی و از کشوری به کشور دیگر رخ می دهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به دلایل گوناگون مهاجرت ها در سطح جهان افزود: در سراسر تاریخ جوامع، مهاجرت ها به صورت حرکات دسته جمعی اقلیت ها از جمله گروه های قومی و دینی و گاه به صورت فردی و برای دستیابی به رفاه و آسایش، امرار معاش، پیشرفت، بقای زندگی و … اتفاق افتاده است.
دکتر سیف اللهی با بیان اینکه نباید فکر کنیم که نخبگان یک جامعه، تنها شامل دانشمندان و نخبگان علمی می شوند ادامه داد: این مفهوم مصداق های بسیاری از جمله نخبگان اقتصادی و صاحبان ثروت، فن، و اندیشمندان سیاسی را به عنوان سرمایه های اجتماعی یک کشور در بر می گیرد و باید دانست که برای تشکیل این سرمایه ها و پرورش و تولید آنها، میلیاردها دلار در دستگاه ها و موسسات علمی و آموزشی یک کشور هزینه می شود.
دکتر محمد مهدی زاهدی رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز با تاکید بر استفاده از مفهوم «مهاجرت نخبگان» به جای «فرار مغزها» گفت: در بحث درباره نخبگان ابتدا باید تعریفی از نخبه ارایه داده و سپس مشخص کنیم که چند درصد از نخبگان کشورمان به خارج مهاجرت می کنند و موضوع دیگر این است که نخبگانی که مهاجرت کرده اند آیا به طور کامل با کشور خود قطع ارتباط کرده اند یا همچنان در پیوند با مراکز علمی و فناوری داخل کشور هستند.
دکتر زاهدی با بیان اینکه نمی توان هر فردی را که برای تحصیل به خارج کشور مهاجرت می کند نخبه نامید افزود: در کشور ما افراد زیادی هستند که تحصیلات خود را در خارج از کشور ادامه می دهند در حالی که نخبه شامل افرادی است که در مقایسه با دیگر افراد جامعه و در شرایط مشابه آموزشی و علمی رتبه های بالایی را کسب کرده و یا اینکه موفق به نوآوری و کشف در زمینه های مختلف علم و فناوری شده است.
*مهاجرت نخبگان؛ علل و عوامل
دکتر سیف اللهی پدیده فرار مغزها یا نخبگان را زنگ خطر و هشداری برای بقا، توسعه و پیشرفت جوامع برشمرده و ادامه داد: فرار مغزها در جوامع بشری و کشورهای مختلف بر اثر ۲دسته عوامل جاذبه و دافعه صورت می گیرد. در کشورهایی که امکانات مناسب و مطلوب برای رشد، پیشرفت و زندگی توام با رفاه وجود نداشته و جامعه نمی تواند پاسخگوی نیازهای افراد باشد، مهاجرت های متخصصان و نخبگان صورت می گیرد.
جریان فرار مغزها (خروج نخبگان) در ۶۰ سال گذشته با یک روند مشخص، از کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده به سوی جهان توسعه یافته صورت گرفته و نخبگان، صاحبان مغز، خدمات و مهارت های ویژه به کشورهایی با جاذبه های بیشتر برای زندگی و پیشرفت حرکت می کنند که امروزه این حرکت نسبت به گذشته، گستره و ژرفای بیشتری یافته است.
دکتر سیف اللهی به عنوان صاحب نظر مسایل اجتماعی ایران ادامه داد: فرار مغزها به عنوان یک مساله اجتماعی به دلیل دافعه های داخلی و جاذبه های خارجی رخ می دهد .به دلایلی چون نظام اداری خاص، ناکارآمدی مدیریتی در موسسات علمی و تحقیقاتی، مالی و تولیدی، نخبگان کشور اعم از صاحبان فکر و ایده، فن و دیگر نخبگان اجتماعی، سیاسی به مهاجرت و ترک کشور اقدام کرده و به دنبال آن خلا های بزرگی در بخشهای مختلف جامعه به وجود می آید.
بر پایه آماری که دکتررضا فرجی دانا در مراسم تجلیل از هجدهمین دوره المپیاد علمی کشور ارایه کرد سالانه ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان کشور به خارج مهاجرت می کنند که این بیانگر ضرر ۱۵۰ میلیارد دلاری ایران در طول سال است؛ زیرا برای آموزش هر نفر یک میلیون دلار در کشور هزینه می شود و اگر این آمار که بر پایه آمار جهانی در مورد خروج سالانه ۱۵۰ هزار نفر از ایران ارایه شده درست باشد کشورمان هر سال ۱۵۰ میلیارد دلار به غرب و کشوهای مبدا مهاجرت نخبگان کمک می کند.
دکتر زاهدی نیز با اشاره به نقش مثبت و فعال نخبگان در کشور ادامه داد: ما نباید مهاجرت نخبگان را فقط به صورت منفی ارزیابی و بررسی کنیم بلکه باید نقش مثبت و ارزنده ای را که این متخصصان به عنوان پل ارتباطی بین مراکز گوناگون علم و فناوری خارج از مرزهای کشورمان با مراکز داخلی دارند و پیامدهای مثبت این پدیده را نیز در نظر داشته باشیم.
دکتر سیف اللهی به عنوان جامعه شناس با بیان این که خروج نخبگان در سراسر جهان بنابر شرایط زمانی و مکانی متفاوت و خاصی صورت می گیرد افزود: این پدیده در کشورهای پر تلاطم و درگیر انقلاب های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شتاب بیشتری دارد و در کشور ما نیز در برهه هایی از تاریخ مانند دوره مشروطیت، حمله متفقین به ایران، دوره مصدق و کودتای ۲۸ مرداد و شرایط جنگ پس از انقلاب اسلامی، به دلیل ناآرامی های اجتماعی و سیاسی و بحران های به وجود آمده در این برهه ها، با شدت بیشتری رخ داده است.
*فرصت یا تهدید؟
بر اساس برخی از آمارهای منتشره طی سال های گذشته از ۱۲۵ دانش آموزی که در المپیادهای جهانی موفق به کسب رتبه شده اند، ۹۰ نفر آنان در دانشگاه های آمریکایی مشغول به تحصیل هستند و همچنین از ۹۰ نفری که در این دانشگاه ها تحصیل می کنند و از هر ۹۶ دانش آموز اعزامی به خارج از ایران، فقط ۳۰ نفر به کشور بازمی گردند.
رییس کمیسون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ادامه حضور نخبگان در خارج از کشور را یک فرصت علمی و فنی برشمرده و افزود: با توجه به اینکه کشور طی این سال ها درگیر تحریم های گوناگون خارجی بوده است. بیشتر نخبگان ایرانی که به خارج از کشور مهاجرت کرده اند می توانند به عنوان پلی بین مراکز علمی و تحقیقاتی داخلی با مراکز خارج از ایران عمل کنند و از آنجا که بیشتر این افراد در بخش های علمی و فناوری مهم در سطح جهان فعالیت دارند می توانند با انتقال دستاوردهای علمی و تحقیقاتی خود به بارور شدن هرچه بیشتر درخت دانش در ایران کمک کنند.
او با اشاره به همکاری ها و تلاش های مداوم نخبگان مهاجر در بالابردن سطح دانش و فناوری در داخل از کشور گفت: عشق و علاقه نخبگان ایرانی به میهن و جامعه علمی کشور همیشگی بوده و با پشتکار و تلاش پیوسته ای که در تعامل های علمی و تحقیقاتی با داخل کشور در آنان وجود دارد، می توان به بازگشت و ماندگاری همیشگی این افراد در کشور امیدوار بود.
کشور ما به دلایل مختلف همیشه با فراز و نشیب های بسیاری روبرو بوده و نداشتن زیربناهای علمی و صنعتی در گذشته و نبود برنامه ریزی و بسترسازی پیوسته باعث شد که کشور در برهه هایی با توسعه نامتوازن و ناپایدار روبرو شود. از این رو باید این موانع تاریخی در کشور برطرف شود تا به این وسیله زمینه های پایداری و تعادل در برنامه های توسعه محقق گردد.
دکتر سیف اللهی یادآوی کرد: فضای باز علمی، تحقیقاتی، اجتماعی و امنیت می تواند با کاستن از دافعه ها و ایجاد اطمینان خاطر و آرامش بیشتر برای نخبگان به عنوان مانعی برای خروج آنان از کشور عمل کند.
او ادامه داد: باید با افزایش جاذبه های جامعه، دافعه ها را از بین برده و با فراهم ساختن زمینه های زیستن و برقراری امنیت سیاسی اجتماعی، اقتصادی در جامعه راه را برای رسیدن به توسعه متوازن و پایدار انسانی هموار کنیم. برای این مهم نیازمند نظام مدیریتی کارآمدی هستیم که بتواند فقر، بی سوادی و بیکاری را در جامعه به حداقل برساند.
مهمترین دافعه ها در کشورهای مبدا مهاجرت نخبگان را می توان فاصله طبقاتی زیاد، نابرابری درآمد و هزینه، رعایت نکردن قانون، و خاص گرایی به جای عام گرایی، فرهنگ کاری ناکارآمد، نبود آزادی و بی عدالتی و از جاذبه های جامعه مقصد هم می توان به رفاه اجتماعی و اقتصادی، آزادی های سیاسی و اجتماعی، وجود فرصت های شغلی و امنیت شغلی، و نظام اموزشی کارآمد دانست.
دکتر زاهدی بسترسازی و زمینه سازی های علمی، تحقیقاتی و رفاهی را مهمترین نیاز نخبگان در کشور دانسته و گفت: ما برای جلوگیری از خروج نخبگان از کشور باید تا آنجا که ممکن است بسترهای علمی و پژوهشی را برای آنان در داخل کشور فراهم کنیم تا بدین گونه از علم و دانش و هنر آنان در خدمت کشور بهره بگیریم و در این بین بنیاد نخبگان و دیگر سازمان های مسوول باید با برنامه ریزی های بنیادی و مناسب،حمایت های لازم را از نخبگان کشور به منظور شکوفایی آنان و توسعه کشور و دستیابی چشم انداز ۲۰ ساله فراهم کنند.
پدیده فرار مغزها و مهاجرت نخبگان از مدت ها پیش به عنوان یک آسیب جدی در حوزه آموزش عالی کشورمان مطرح بوده و آسیب های آن امروزه دامن گیر جامعه علمی کشور شده است. این پدیده تک علتی نبوده و علل و عوامل بسیاری در ایجاد آن دخالت دارند و اگر برای آن چاره اندیشی نشود در آینده خسارت های جبران ناپذیری را بر جامعه وارد می کند.
دکتر سیف اللهی با یادآوری اینکه فرار مغزها یک روند جهانی بوده و مانند یک جریان قوی و پیوسته از کشورهای توسعه نیافته به توسعه یافته در حرکت است بیان کرد: کشور های توسعه یافته، دارای جاذبه و کشورهای در حال توسعه از دافعه برخوردار هستند به این معنا که نمی توانند بدون بستر سازی و ایجاد شرایط مناسب و مطلوب نخبگان را در جامعه نگه دارند؛ از این رو باید جاذبه های داخلی را افزایش داده و دافعه ها را تا اندازه ممکن کاهش دهند.
*سخن پایانی
نبود نخبگان در هر جامعه ای یکی از دلایل توسعه نامتوازن و ناپایدار است که اغلب جوامع توسعه نیافته با آن روبرو هستند و در این کشورها نمی توان بدون فراهم کردن بسترها و زمینه های مناسب به عنوان جاذبه های ماندگاری نخبگان در جامعه شکوفایی و به بار نشستن سرمایه ها را شاهد بود.
نخبگان علمی به عنوان سرمایه های ارزشمند هر جامعه ای برای دستیابی به توسعه به ویژه توسعه انسانی و توسعه پایدار به شمار می روند؛ از این رو هدف گذاری های توسعه ای باید در یک چشم انداز بلندمدت برای حرکت از توسعه پیرامونی به توسعه متوازن و پایدار باشد تا بتواند با غلبه بر موانع توسعه یافتگی فضا را برای سالم سازی جامعه از مسایل و ناهنجاری های اجتماعی مانند: اعتیاد، فقر و بیکاری، مشکلات زیست محیطی و … رهایی بخشد.
دکتر سیف اللهی با اشاره به راهکارهای مساله فرار مغزها در کشور گفت: حل مسائل اجتماعی به ارایه راهکارهای مناسب از سوی برنامه ریزان و سیاست گذاران نیاز دارد و فرار مغزها نیز از این موضوع جدا نبوده و مهمترین راهکار آن، آمایش فکری، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی در جامعه است.
دکتر رضا فرجی دانا وزیر علوم، در هفدهم دی ماه سال جاری در بنیاد علمی نخبگان، فرار مغزها را بزرگترین خسارت کشورهای در حال توسعه خواند و گفت: «باید دید نخبگانی که برای کسب دانش روز دنیا به خارج رفته اند اگر شرایط برای برگشت آن ها فراهم نباشد کشور چه خسارتی را تحمل خواهد کرد.» به گفته این مقام مسوول هم اکنون وزارت علوم با همکاری معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری ˈبه فکر تدوین برنامه ریزی سیستماتیک برای هموار کردن مسیر بازگشت نخبگان خارج از کشورˈ است.
پدیده فرار مغزها یا به عبارتی خروج نخبگان به هر دلیلی که در کشور رخ دهد فشارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زیادی را بر یک کشور وارد می کند و بسیاری از سرمایه های ملی یک جامعه را اعم ازسرمایه های انسانی، اقتصادی و …به تاراج می دهد. پس باید با برنامه ریزی و سیاستگذاری های بلند مدت زمینه های حضور نخبگان و شکوفایی و بالندگی عرصه های علمی، فنی، سیاسی و … در کشور برقرار شود و اینگونه نباشد که ما بکاریم و بیگانه بخورد.
از فاطمه دوله- گروه تحقیق و تفسیر خبر