مقدمه و اهمیت موضوع:
در دهههای اخیر، پژوهشهای بخش سلامت و پزشکی رشد بسیار فزایندهای یافته و توانسته است تاثیرات شگرفی در شیوههای تشخیصی، درمانی و مداخلات مربوط به سلامتی به جا گذارد. انتشار نتایج حاصل از این پژوهشها در مجلات علمی پزشکی موجبات دسترسی سایرین را به یافتههای دیگر محققین فراهم میآورد. پذیرش و چاپ مقاله در مجلات علمی به منزله ارزش علمی و اعتبار پژوهشی آن تلقی میگردد. اما متأسفانه همواره چنین نیست و بررسیهای مختلف نشاندهنده کیفیت نامناسب و استاندارد پایین برخی تحقیقات به لحاظ روش اجرا و تجزیه و تحلیل آماری میباشند.
اهمیت استفاده از روش صحیح و تجزیه و تحلیل مناسب در پژوهشهای پزشکی بر کسی پوشیده نیست. دستیابی به نتیجه درست از یک مطالعه به گونهای که بتواند مبنای عمل در تصمیمگیریهای بالینی، درمانی و یا سیاستگزاری خرد و کلان بخش سلامت باشد در گرو بهکارگیری روشی دقیق و صحیح و نیز تحلیلی مناسب است تا یافتههای حاصله از روایی و پایایی کافی برخوردار باشند.
در غیر اینصورت، این نتایج نه تنها کمک کننده نخواهند بود بلکه بسیار گمراه کننده نیز بوده و به لحاظ اخلاقی نیز دارای اشکال میباشند. زیرا این امر از سویی موجب اتلاف منابع محدود و بسیار ارزشمند مالی و انسانی گشته و از سویی دیگر باعث گمراهی مسیر تحقیقات بعدی و انجام مطالعات غیرضروری در آینده میگردد. همچنین بهکارگیری نتایج نادرست ناشی از روشهای غیراستاندارد پژوهش و تحلیلهای نامناسب میتواند سبب تحمیل صدمات جانی و مالی به بیماران از طریق استفاده از روشهای تشخیصی یا درمانی غیرضروری و یا مواجهه با عوامل خطر ناخواسته شود.
به این دلیل ضروری است اولاً محققین و نویسندگان در طراحی، اجرا، تحلیل و تفسیر نتایج خود نهایت دقت را مبذول نمایند تا صحیحترین نتایج و دقیقترین یافتهها جهت نتیجهگیریهای بعدی و بهکارگیری آنها در عمل حاصل گردد، دوماً خوانندگان مقالات و نوشتههای سایرین نیز بایستی توجه داشته باشند که روش بهکار گرفته شده در مطالعه مورد نظر و نیز شیوه رفتار با دادههای جمعآوری شده و آزمونها و تفسیرهای آماری انجام شده به شکلی مناسب و علمی صورت گرفتهاند یا خیر. و در نهایت آن که سردبیران و داوران مجلات علمی نیز بایستی بر این نکات اهتمام ورزیده و توجه به منابع خطای موجود در مطالعات و مقالات را به عنوان مهمترین سیاست خود در ارزیابی مقالات علمی لحاظ نمایند.
بدین منظور و برای دستیابی به ۳ نکته ضروری فوقالذکر لازم است که مقالات و متون علمی به شیوهای صحیح نگارش شده و به تحریر درآیند به گونهای که خوانندگان این مطالب قادر باشند با در اختیار داشتن اطلاعات لازم از شیوع طراحی، اجرا و تحلیل دادهها به نقد علمی آنها پرداخته و اعتبار و پایایی نتایج را جهت بهکارگیری در تصمیمگیریهای بالینی و یا سیاستگزاریهای بخش سلامت مورد ارزیابی قرار دهند.
اصول کلی نگارش مقالات علمی در فصول مختلف این مجموعه در اختیار خوانندگان قرار داده شده و آن چه که در طراحی، اجرا و شیوه نمایش و ارائه دادههای کمی و کیفی بایستی مورد تاکید قرار گیرند در کنار هر موضوع مورد بحث واقع شده است. در این قسمت به آنچه که در خصوص روشهای آماری و شیوههای رفتار با دادهها مربوط میگردد اشاره شده و برخی از مهمترین و شایعترین اشتباهات آماری موجود در مقالات پزشکی جهت آشنایی بیشتر خوانندگان فهرست گشته است. اهمیت بخش مربوط به روشهای آماری در مقالات علمی و نقش آن در روند داوری، ارزیابی و یا استفاده از نتایج مندرج در مقالات و نیز مهجور ماندن نسبی این امر به دلیل عدم آشنایی کافی محققین بخش سلامت و پزشکی با مفاهیم آماری موجب گردید تا برخلاف اغلب کتابهای مربوط به شیوه نگارش مقاله، این موضوع در فصلی جداگانه، هر چند به شکلی کوتاه و موجز، مورد بحث و تاکید قرار گیرد.
روشهای آماری:
این بخش در مقالات علمی و پژوهشی به عنوان یکی از زیرمجموعههای بخش “مواد و روشها” و اغلب به عنوان آخرین قسمت آن مطرح میگردد.همانگونه که در فوق اشاره شد ارائه اطلاعات کافی در مورد شیوه رفتار با دادهها و نحوه تجزیه و تحلیل آنها اهمیت فراوان داشته و بر اعتبار علمی مقاله میافزاید.
در این بخش بایستی ابتدا به شرح انواع متغیرهای مورد بررسی و شیوه رفتار با آنها در تحلیل دادهها و نیز نحوه نمایش و ارائه آنها پرداخت. متغیرهای کمی معمولاً به صورت میانگین و انحراف معیار و متغیرهای کیفی به صورت فراوانی، نسبت و یا درصد بیان میشوند. در خصوص متغیرهای کمی توجه به نوع توزیع متغیر نیز بسیار حائز اهمیت است. دادههایی که از توزیع نرمال تبعیت نمیکنند و دارای چولگی شدید به راست یا چپ هستند به صورت میانگین و انحراف معیار بیان نمیشوند و این شیوه از نمایش، صحیح نیست. در این صورت سعی بر آن خواهد بود تا با تغییر متغیر توزیع مربوطه به شکل نرمال درآمده و با استفاده از میانگین و انحراف معیار (از نوع هندسی و یا حسابی با توجه به نوع تغییر متغیر) نشان داده شود. در غیر این صورت، بایستی به شکل میانه، محدوده و یا محدوده بین چارکی بیان گردد.
همچنین تعداد گروههای مورد بررسی و مقایسه و نیز ارتباط بین آنها از مسائلی است که بایستی به آنها پاسخ داده شود، مثلاً این که تعداد گروههای مورد مقایسه دو گروه یا بیشتر بوده و این که آیا این گروهها به صورت زوج یا جفتی هستند یا خیر. زوج بودن گروهها میتواند به دلیل انجام اندازهگیریها بر روی یکسری از نمونهها در دو زمان متفاوت و یا به دلیل انجام اندازهگیریها بر روی دو سری از نمونههای همسان شده در یک زمان باشد.
توجه به نکات فوق، چه در فرآیند تحقیق و چه در هنگام گزارش آن از طریق یک مقاله علمی، اهمیت فراوانی دارد. چرا که شناخت نوع متغیر (کمی یا کیفی)، توزیع آن (نرمال یا غیرنرمال) و نیز گروهها و ارتباط بین آنها در انتخاب آزمون آماری مناسب نقشی بسیار اساسی ایفا مینماید. متغیرهای کمی دارای توزیع نرمال با آزمونهای پارامتریک مقایسه میشوند و گروههای زوج یا همسان شده با آزمونهای زوج که از توان بالاتری نسبت به سایر آزمونها برخوردارند. متغیرهایی که دارای توزیع نرمال نبوده و با تغییر متغیر نیز شکل توزیع آنها اصلاح نمیگردد با استفاده از آزمونهای ناپارامتری مقایسه میشوند. ذکر نوع آزمونهای به کار رفته در مطالعه بر حسب نوع متغیرها ضروری است و بایستی در بخش مربوط به روشهای آماری آورده شود. بدیهی است که عدم توجه به خصوصیات متغیرها و بهکارگیری آزمون نامناسب بسیار گمراه کننده بوده و میتواند نتایج مطالعه و شیوه نتیجهگیری را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهد.
در صورتی که از آزمونهای معمول و رایج استفاده میگردد نیازی به ذکر منبع و یا مراحل انجام آزمون نمیباشد. لیکن در استفاده از آزمونهای خاص با کاربرد محدود بایستی توصیف کاملی از آزمون مربوطه، شیوه انجام آن، موارد استفاده و کاربرد آن به همراه ماخذ مورد استفاده ارائه شود.
چنانچه از نرمافزار یا نرمافزارهای آماری جهت انجام مسائل آماری پژوهش استفاده شده میبایست مشخصات کامل نرمافزارها (شامل نام، ویرایش و شرکت سازنده) قید شود. و در نهایت، شیوه استنتاج آماری و سطح یا سطوح معنیداری مورد استفاده در تجزیه و تحلیل نتایج بایستی ذکر شود. مثلاً اگر چنان چه سطح معنیداری P<0.05 در نظر گرفته شده باید قید شود. این سطح از معنیداری بستگی به میزان دقت مورد انتظار، نوع فرضیه مورد آزمون و نوع آزمون بهکار گرفته شده داشته و براساس پیشفرضهای اولیه و آنچه که در طراحی مطالعه و طرح تجزیه و تحلیل دادهها از قبل پیشبینی شده است انتخاب میشود. در برخی موار نظیر آزمونها و مقایسههای متعدد و یا آزمونهای چند متغیره سطوح مختلفی از معنیداری تعریف و استفاده میگردند که در صورت عدم ذکر آنها در این بخش، میتوانند برای خوانندگان بسیار گمراه کننده باشند.
در شماره آتی خبرنامه به شایعترین خطاهای آماری در مقالات علمی اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
همچنین می توانید به منظور آشنایی بیشتر با نقش آمار در نگارش علمی، به فصل ۲۰ از کتاب مبانی نگارش علمی – تالیف آقای دکتر رامین حشمت، گروه نگارش علمی (SWT)- موسسه فرزان مراجعه نمایید.